نوروفیدبک خطی و غیر خطی چیست؟
April 17th, 2021 Posted by Marjan Uncategorized 0 thoughts on “نوروفیدبک خطی و غیر خطی چیست؟”دستگاه های نوروفیدبک در دو دسته گسترده وجود دارد: خطی ، مبتنی بر پروتکل ، و دینامیک ، غیر خطی نیز نامیده می شوند.
نوروفیدبک خطی
اولین نسل دستگاه ها بودکه به آنها EEG سیستم های بیوفیدبک گفته می شود. نحوه کار آنها به این صورت است که ابتدا با داشتن مربی نوروفیدبک ابتدا از الگوهای الکتریکی مغز نقشه برداری می کنند. این نقشه به مربی اجازه می دهد تا فعالیت مغز را تجزیه و تحلیل کند. به عنوان مثال ، بررسی اینکه امواج تتای مغز آنها در مقایسه با الگوهای مغز سالم کم است یا آلفا بسیار زیاد است. این نقشه برداری qEEG یا الکتروانسفالوگرافی کیفی نامیده می شود. فعالیت الکتریکی ضبط شده مغز برای تولید نقشه عملکرد مغز استفاده می شود.
سپس نقشه به عنوان مرجع مربی برای تنظیم پروتکل هایی جهت کمک به مغز برای حرکت به سمت الگوهای طبیعی و سالم موج مغزی استفاده می شود. در صورت عدم دسترسی به نقشه مغز ، پزشک ممکن است از تشخیصی مانند ADHD یا اضطراب برای تنظیم پروتکل ها استفاده کند.طول امواج مغزی نشان دهنده ی اندازه گیری ولتاژ الکتریکی مغز است که از طریق ریاضیات به فرکانس های مختلف ترجمه می شود. این فرکانس ها دارای نام هایی مانند تتا ، بتا یا آلفا هستند و با عملکردها یا حالات مختلف مغز مرتبط هستند.
به عنوان مثال ، بر اساس یک نقشه مغزی ، پزشک ممکن است ارزیابی کند که مشتری بیش از حد فعالیت موج دلتا دارد و فعالیت موج آلفا کافی نیست. وی پروتکل هایی برای کمک به تغییر مغز در این فرکانس ها ایجاد خواهد کرد و از گزارشات خود و نتایج نقشه برداری بیمار برای ارزیابی پیشرفت از جلسه به جلسه دیگر استفاده خواهد کرد. دوره ای از این جلسات بیمار را به سلامتی مطلوب مغز نزدیک میکند.
نوروفیدبک غیر خطی/دینامیکی
نسل دوم دستگاه های نوروفیدبک با نزدیک شدن سرعت محاسبات به سرعت پردازش مغز بوجود آمد. از طراحی این سیستم به دلیل فرمول ریاضی استفاده شده، به عنوان “غیرخطی” یاد می شود که نشان دهنده چگونگی ایجاد تغییر به صورت طبیعی مغز است. روش تغییر و بهبود مغز یک رویکرد سیستمی غیر خطی است.
سیستم خطی در مقابل سیستم غیرخطی چیست؟
هر چیزی که با قابلیت پیش بینی 100٪ کار کند، یک سیستم خطی است. نمونه ای از یک سیستم تغییر غیرخطی، آب و هوا است. ما درک می کنیم که زمستان به بهار، تابستان و پاییز منجر می شود (سیستم خطی) اما این کار را با الگوی قابل پیش بینی افزایش و کاهش دما (غیر خطی) انجام نمی دهد. بارش برف در ماه آوریل به معنای بازگشت ما به زمستان نیست!
مغز هم در یک الگوی غیر خطی تغییر می کند و فرمول ریاضی برای نرم افزار نوروفیدبک غیر خطی این الگوی را منعکس می کند. به طور خاص، این نرم افزار فعالیت الکتریکی یا ولتاژ مغز را بررسی می کند و با تعیین فاکتور تغییرات در طول، دامنه و فرکانس ها در طول زمان، تغییر حالت را تعیین می کند.
تفاوت قابل توجه دیگر نوروفیدبک غیرخطی این است که نیازی به مربی برای تنظیم پروتکل ها ندارد. از آنجا که سرعت محاسبه به سرعت مغز نزدیک شده است، این نرم افزار پویا در زمان واقعی با مغز ارتباط برقرار می کند تا به او بازخورد بدهد تا مغز فرد بتواند تغییرات حالت خود را ثبت کند و هر چیزی را که بهینه نیست تغییر دهد.
این نرم افزار صدها نقطه داده را از فعالیت الکتریکی اندازه گیری شده توسط حسگرهای EEG در هر ثانیه می گیرد. سپس این دستگاه از میکرو وقفه در موسیقی پخش شده هنگام اجرای جلسه آموزشی استفاده می کند.
شنوایی درک اصلی است که مغز از آن برای تشخیص تغییرات در محیط استفاده می کند. وقفه های دقیقاً به موقع به عنوان یک سیستم هشدار عمل می کند که به مغز فرد می گوید به دو مجموعه اطلاعات توجه کند: آنچه در محیط خارجی اتفاق می افتد و آنچه در داخل بدن اتفاق می افتد.
آموزش هزاران بار در هر جلسه این بازخورد را ارائه می دهد. سپس مغز فرد می تواند با استفاده از این بازخورد، انتخاب ها یا عادت های خودکار خود را ببیند و سپس تصمیم بگیرد که آیا می خواهد این الگوها را تغییر دهد.
نظریه آموزش غیر خطی نوروفیدبک این است که طی دوره جلسات آموزشی، فرآیند یادگیری که انجام می شود منجر به کارآمدترین و موثرترین استفاده از انرژی توسط مغز برای پاسخگویی به نیازهای فعلی محیطی می شود. این روند جمع آوری داده های فعلی جایگزین پاسخ های عادت ناسازگار می شود. هنگامی که مغز این الگوی جدید ارزیابی نیازها را فرا گرفت، فرد متوجه تغییراتی در واکنش های ذهنی و عاطفی می شود.
نظریه آموزش غیر خطی نوروفیدبک این است که طی دوره جلسات آموزشی، فرآیند یادگیری که انجام می شود منجر به کارآمدترین و موثرترین استفاده از انرژی توسط مغز برای پاسخگویی به نیازهای فعلی محیطی می شود. این روند جمع آوری داده های فعلی جایگزین پاسخ های عادت ناسازگار می شود. هنگامی که مغز این الگوی جدید ارزیابی نیازها را فرا گرفت، فرد متوجه تغییراتی در واکنش های ذهنی و عاطفی می شود.